جدول جو
جدول جو

معنی لیز بخردن - جستجوی لغت در جدول جو

لیز بخردن
سر خوردن، غلت زدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لیز خوردن
تصویر لیز خوردن
سر خوردن، لغزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(شُ دَ)
سر خوردن. تزلق. لیزیدن. لغزیدن پای در جائی نسو و لغزان. لغزیدن و لغزانیدن. سریدن. در سطحی لغزان سریدن پای و جز آن
لغت نامه دهخدا
لغزیدن پای در جایی لغزان سریدن: پایم در برف لیز خورد و بزمین افتادم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیز خوردن
تصویر لیز خوردن
((خُ دَ))
سر خوردن، لیزیدن
فرهنگ فارسی معین
از جلوی کسی گذشتن، راه کسی را بریدن، جلوی راه کسی سبز شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تاخوردن، چروک شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خیس خوردن لباس و تن
فرهنگ گویش مازندرانی
قفل شدن زبان و از سخن باز ماندن در اثر ترس و وحشت
فرهنگ گویش مازندرانی
سر خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
فرو ریختن، از هم پاشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی